معنی از شاعران معاصر
حل جدول
ابتهاج
از شاعران معاصر ایرانی
ملک الشعرای بهار
از شاعران نوپرداز معاصر
گرمارودی
از شاعران نامور معاصر
حمیدی شیرازی
از شاعران فقید معاصر
احمدشاملو
فارسی به عربی
معاصر
عربی به فارسی
معاصر , همزمان , هم دوره
لغت نامه دهخدا
معاصر. [م ُ ص ِ] (ع ص) هم عهد و هم زمانه. (غیاث) (آنندراج). هم عصر و هم زمانه. ج، معاصرین. (ناظم الاطباء).
معاصر. [م َ ص ِ] (ع ص، اِ) ج ِ مُعصِر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ معصر به معنی دختری که به رسیدگی حیض نزدیک باشد. (آنندراج).و رجوع به مُعصِر شود. || ج ِ مَعصَرَه. (بحرالجواهر) (اقرب الموارد). و رجوع به معصره شود.
واژه پیشنهادی
حمیدی شیرازی
محمدحسین شهریار
محمدتقی بهار
مهدی اخوان ثالث
نیما یوشیج
احمد شاملو
معادل ابجد
1031